رسانه صدای رسای حب و بغض مردم است

دسته: مقالات
بدون دیدگاه
یکشنبه - 27 فروردین 1402

 

 

🔘جامعه بی تفاوت دوست دارد که بی تفاوتی را نهادینه کند و هر کس آهسته بیاید و برود تا گربه شاخش نزند و راه دشوار و صعب اصلاحات پیموده نشود و با باور به تقدیر گرایی، لقمه نانی به کف آرد و شکرگزار خداوند باشد تا زمانی که به دیدار ملک الموت بشتابد.

 

🔘وقتی جامعه ای به خمودی و سستی عادت کرد و مردمان آن دیار  شستشوی مغزی شدند و پذیرفتند که دیوارها موش دارد و موش ها گوش و سری که درد نمی کند را چرا دستمال ببندیم و اگر دستت را تا آرنج عسل کنی و در دهان عده ای بگذاری سرانجام آن را گاز می گیرند نتیجه آن می شود که پس کلاه خودمان را محکم بگیریم تا باد نبرد و با شعار “به من چه” زندگی بگذرانیم و با روزمرگی خود دلخوش باشیم.

 

🔘حال اگر سنگی در این آب راکد انداخته شود و موج کوچکی ایجاد شود احتمال می رود که سنگ های دیگری هم انداخته شود و موج ها خروشان تر شود و بنیان هایی از ریشه برکنده شود و در این جاست  افرادی که احساس خطر می کنند  و دوستدار خموشی و سستی هستند دست به کار می شوند تا برهم زنندگان آرامش برکه شان را سنگ بزنند تا دیگر چرت قیلوله شان را پاره نکنند.

 

🔘این که رسانه را متهم به حب و بغض کنیم از آن حرف هایی است که فقط در قوطی عطارانی پیدا می شود که بخواهند نمایش ” من نبودم دستم بود تقصیر آستینم بود” را بازی کنند. طوری گفته می شود رسانه حب و بغض دارد که تصور می شود آدمیان، قدیسان روی زمین هستند و از خطا و لغزش مصون هستند. متاسفانه از بس در  آتش آرمان گرایی های کاذب و خیال بافی های واهی دمیده شده است، عده ای فراموش کردند انسان دوپا ملغمه ای از عشق و نفرت و کینه و محبت و”فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواهاست”

 

🔘همه آدمیان حب و بغض دارند که اگر نداشتند باید در آدمیت آن ها شک می کردیم پس به جای بافتن فلسفه های ایده آلیستی و ساختن اتوپیاهای ناممکن به دنیای واقعی با انسان های واقعی نگاه کنیم.انسان هایی که وقتی خشمگین می شوند ناسزا می گویند، اعتراض می کنند و اگر محبت ببینند تشکر می کنند و کلاه از سر به رسم احترام برمی دارند و ثناگو می گردند.

 

🔘رسانه در نظامات دموکراسی رکن چهارم مردم‌سالاری محسوب می شود یعنی نماینده افکار عمومی هستند. همان عمومیت و جمهوریتی که قدرت را به عده ای تفویض کرده است تا هم از مزایای قدرت بهره مند شوند و هم امورات آن ها را رتق و فتق کنند و این  عموم بالطبع  از یکی خوششان می آید و از دیگری متنفرند و حق دارند محبت و نفرت خود را ابراز کنند وتنها کانال ابراز عشق و نفرت عموم از منتخبین خود رسانه است. پس رسانه منتقل کننده حب و بغض ها و نقص ها و کاستی هاست و هم چنین تقدیرها و تشکرها و به به و چه چه ها.

 

🔘متأسفانه برخی از مسئولان بزرگوار هنوز متوجه فلسفه رسانه  و نقش آن ها نشدند و نمی دانند که رسانه همانند ذره بینی است که برروی گفتار و رفتار مسئولان گذاشته می شود و حتی کوچکترین اشتباه لپی ولغزش کلامی را در معرض دید مردم قرار می دهد تا طرف حواسش را جمع کند و بداند که در اتاق شیشه ای قدرت قرار گرفته است و قادر به پنهان کاری و مخفی بازی نیست.

 

🔘رسانه آمده است تا ترمزاستبداد رای رابکشد و قدرت مطلقه فساد خیز را افسار کندچون قدرت طلبی و شهرت جویی نهایت آرزوی بشر دوپاست که دوست دارد فرمان دهد و دیگران فرمان برند. دوست دارد مدح شود حتی اگر بما لم یفعلوا باشد. دوست دارد همیشه برنده باشد.  دوست دارددر رفاه و آسایش باشد. فخر فروشی کند. سیم وزر بیاندوزدوتنهاغول چراغ جادوی قدرت است که می تواند آرزوهای او را برآورده کند. امادر ساختاری که مردم  چراغ جادوی قدرت را با دست خود به عده ای می دهند، انتظار دارند تمام سهم شان از سفره های ثروت و مکنت هم پرداخت شود تا ریال آخر. پس آن ها نیز در قدرت سهیم هستند چون بخشی از مال آن هاست و چون نگران اموال خود هستند دائما  در حال پرس و جو هستند، غر می زنند و هرروز حسابشان را چک می کنند ورسانه آمده است تابرایشان این نقش را بازی  کند.

 

🔘پس رسانه را باور کنید. با آن تعامل کنید. اگر از حساب پاک هستید از محاسبه باک نداشته باشید. در برابر آن سعه صدر داشته باشید. از امانت مردم خوب نگه داری کنید. نگرانی ها و دلواپسی های مردم را ارج نهیدو بدانید که شما در اتاق شیشه ای هستید و بر روی صندلی داغ قدرت نشستید.پس مواظب وسوسه های شمشیر قدرت باشید تا شما را زخمی نکند.

 

دکتر حسین ارجمند


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۱۴۸
برچسب ها:

You cannot copy content of this page