چاهی که کندیم و خودمان در آن افتادیم
در هندوئیسم و بودیسم مفهومی به نام کارما به معنای زیستکار وجود دارد که با توجه به آن معتقدند که بر اثر کردارهای فرد(کارما) نیرویی ایجاد میشود که چگونگی زندگی آن فرد را در این زندگی و زندگیهای بعدیاش مشخص میکند. بر اساس این اصل، این خدا نیست که به نسبت اعمال بشر پاداش میدهد یا تنبیه میکند بلکه کردارها ذاتاً پیامدهای خوب یا بد را همراه خود دارند. بودا در مورد کارما میگوید:
من صاحب اعمال خویشم،
میراثدار کردارهای خویش،
زاده اعمال خود،
در پیوند با کردار خویش،
و متکی بر اعمال خود میزیم،
و هر فعلی که انجام میدهم،
نیک یا بد
میراث آن به من میرسد
فرد راهب، بایستی همواره بر این اصل تأمل کند.
کارما همان ضربالمثل خودمان هست که میگوید: هرچه بکاری درو خواهی کرد.
در اینباره مولانا میفرماید:
این جهان کوه است و فعل ما ندا
سوی ما آرد نداها را صدا
و این قانون را عین القضات همدانی به شرح بیان میکند که من بخشی از آن را اینجا میآورم:
اگر کسی تو را برنجاند به زبان یا فعل و تو مکافات نکنی، نه به زبان و نه به فعل، سنت ازلی چنان است که رنجی به وی رسد از جای دیگر. «المکافاه فی الطبیعه واجبه» أی فی الطبیعه الوجود. واین همان است که «ولن تجد لسنه الله تبدیلا» و این که سنه الله میخوانیم همان معنی طبیعت است.
این مقدمه را نوشتم که بگویم اگر این روزها طبیعت با ما قهر است و باران رحمتش را از ما دریغ میکند شاید به خاطر نتیجهی رفتار ما با اوست شاید این همان قانون عمل و عکسالعمل باشد.
به عنوان نمونه توجه شما را به رفتار بیخردانهمان با منابع آبی جلب میکنم: سفرههای آب زیرزمینی ماحصل پسانداز قطره قطره طبیعت طی میلیونها سال در دل زمین است؛منابعی که مورد استفاده پدران و اجداد ما بوده است. و اکنون به ما فرزندان ناخلفش به ارث رسیده؛ فرزندان سودجو و طماعی که طی چند دهه اخیر با صدور مجوزهای بیحساب و کتاب حفر چاه و با قدرت موتورپمپها این سفرههای کهنسال را تقریبا خالی کردهایم، بدون توجه به اینکه این منابع ارزشمند سهم آیندگان نیز هست.
من به هیچ آمار رسمی دسترسی ندارم اما با یک حساب سرانگشتی دریافتهام که تقریبا ۱۰۰ چاه کشاورزی با قدرت متوسط ۵ اینچ در شهر کم بارش ما فعال است. یعنی در هر ثانیه به اندازه لولهای به قطر ۱۲ متر از زمین آب برداشت میکنیم(۱۰۰ × ۵ × ۲.۵۴). به عبارتی دیگر انگار رودخانهای با دبی متوسط در دل کویر بافق جاری است.
طبیعت هم پاسخ این رفتار بد را میدهد و خواهد داد. در خبرها آمده است که پاییز امسال خشکترین پاییز طی ۶۷ سال گذشته شده است و رکورد خشکسالی را شکسته است. بد نیست بندانید که ۶۷ سال یعنی تاریخ تاسیس سازمان هواشناسی ایران. یعنی از زمانی که میزان بارش را اندازه گرفتهایم.
پیشنهاد میکنند که ابرها را بارور کنیم مثل کاری که چندین سال پیش کردند و بارانش در سلسه جبال هندوکش افغانستان بارید. انگار مانند پسر نوح که برای نجات خود به بالای کوه رفت. نمیدانند که خداوندِ این طبیعت است که مشخص میکند هر قطره باران کجا فرود آید.
امیدوارم زودتر برای حفظ منابع آبیمان دست به کاری جدی و جدای از شعار دادن و مطلب نوشتن و نصب بنر شویم. دنبال صنعتی برویم که نیاز به مصرف آب کمتری داشته باشد، کشاورزیمان را با روشهای نوین اصلاح کنیم و الگوی مصرف خانگیمان را بهبود ببخشیم تا قهر بیشتر طبیعت ما را مجبور به واردات آب و مصرف آب فاضلاب نکرده است.
پینوشت:
شایعاتی مبنی بر قصد شرکت سنگ آهن برای تامین آب مورد نیاز خود و کارخانههای جوار معدنیاش از سفرهای آب زیرزمینی مابین روستاهای باقرآباد و صادقآباد به گوش میرسد.
سید احسان شریعتی
“یعنی در هر ثانیه به اندازه لولهای به قطر ۱۲ متر از زمین آب برداشت میکنیم(۱۰۰ × ۵ × ۲.۵۴).”
محاسبه اشتباه است. لطفا با یک نفر کارشناس وارد مشورت کنید.