با تو عيدم شكوفه باران است
با تو عيدم شكوفه باران است
پسته اخم دل چه خندان است
پاي در كو چه ام چو بگذاري
وقت خواب خوش زمستان است
تا کنارت بــه رقص می آیم
عطر اركيده ها فراوان است
اي سراپـــــا بهار و سرسبزي
بي تو من را هجوم آبان است
آيـــــــه هايت بهشت لبخندند
نكهتش از شميم قرآن است
خواب آشفته ديده اي خير است
خواب گل چپ زند كه ريحان است
ابــــــــــر چشمم بهانه ات دارد
راز اين قصه شور مژگان است
نرگست شه نشين زيبايي است
پيش چشمت بهشت ويران است
تيم رخسار گل حريفت نيست
رد پای تو نقش جولان است
میخکی در دل غـــــــزل كارم
و بهشت دردلم نمايان است
ابرهـــــايم نشسته مي بارند
پای رقص کمر که مهمان است
تـــا دهم دل به عشق نوروزت
عیدیت بر لب سلیمان است
چه صفــــایی ز عشق می بارد
لب بامی که رقص “باران” است
18/12/92 مشهد/ میرسلیمانی بافقی
سلام سید جان سری به شاعر عبدالهی بزنید