قابل ندانستند یا قابلشان ندانستند؟
همایش وحشی بافقی در شهر بافق برگزار شد به هر حال برای برگزاری چنین همایشی زحمات زیادی کشیده می شود که نباید نادیده گرفته شود اما نقطه ضعف هایی هم بود که انشاء الله عمدی نبوده و یاداور می شوم که در موارد بعدی مورد توجه قرار گیرد:
1. حضور کم رنگ روحانیت و حوزویان شهر در همایش که جای تأمل دارد آیا خدای نکرده آنها همایش را قابل ندانستند که قطعاً پذیرفته نیست یا مسئولین امر قابلشان ندانسته و دعوتی صورت نگرفته که باز پذیرفته نیست.
2. حضور کم رنگ اساتید و دانشگاهیان شهرستان که گفتار بالا در مورد این قشر هم قابل صدق است.
نکته: حضور این دو قشر می توانست جایگاه علمی و فرهنگی و فرهیختگی شهرمان را به مهمانان عرضه کند نه این که بعضی گمان کنند که بافق فقط سنگ دارد که باید برد و از آن بهره گرفت.
3. در همایش مخصوصاً افتتاحیه و اختتامیه می شد از توانمندی شعر بافق در حال سخن به میان آورد که چه تعداد شاعر در سنین مختلف داریم و از وجود بعضی نیز استفاده ارائه شعر می شد.
4. می توانست برای راهنمایی مهمانان و … از جوانان شهر مخصوصاً دانشجویان و دانش آموزان دبیرستانی بهره گرفت که هم خود را در جمع فرهیخته ببینند و هم جلوه بهتری به همایش می داد.
5 می توانست در افتتاحیه و اختتامیه طبق رسم همه همایش ها پذیرایی تدارک دیده می شد تا دست و دلبازی سنگ آهن مقداری مشهود گردد.
و…
اینها را ننوشتم تا زحمات عزیزان برگزار کننده را کم جلوه دهم تنها تذکاری بود برای همایش های آینده.
احمد علیزاده فلاح
سلام جناب آقای فلاح از روز اول تا روز های آخر مانده به شروع همایش از اهل ادب و عرفان و همه و همه دعوت شد در صورت علاقه به حضور در این همایش ثبت نام کنند و کسانی که علاقه داشتند در این همایش ثبت نام کردند نمی دانم شما منظورتان از دعوت چیست ببخشید به عنوان یک همشهذی نظرم را بیان کردم