آنچه فرماندار بافق نگفت
نشست خبری اخیر فرماندار بافق با اصحاب رسانه شهرستان را می توان از زوایای مختلف مورد بررسی قرار داد.
نشستی که در آن سوالات متعدد از دغدغه های مردم و اهالی رسانه مطرح و فرماندار بافق در حد بضاعت خود سعی کرد به آن پاسخ دهد.
به نظرم اگر در پاسخهایی که آقای زاده رحمانی به برخی سوالات داد تامل بیشتری داشته باشیم حقایقی روشن می شود که دانستنش برای قضاوت عملکردها و جلوگیری از هرگونه اجحاف و بزرگنمایی مؤثر خواهد بود.
مثلا آنجایی که وی میزان کمک شرکت سنگ آهن مرکزی به اتمام ۴۰ کیلومتر باقی مانده از جاده بافق _یزد که ۵ سالی هست با حالت قطره چکانی بودجه لازم را دریافت می کند را _صفر _اعلام میکند خط بطلانی می کشد بر تبلیغات برخی از طرفداران مدیر عامل کنونی شرکت سنگ آهن مرکزی یا برخی بوقهای تبلیغاتی خاص وی که مبلغ کمک در این خصوص را بالغ بر ۲۰ میلیارد تومان اعلام می کنند، یا وقتی فرماندار بافق در خصوص میزان کمک این شرکت به ساخت فاز جدید بیمارستان بافق را ۳میلیارد تومان اعلام می کند متوجه می شویم این مبلغ نیز تقریبا یک پنجم آن عددی است که یکی از دوستان مدیر عامل شرکت سنگ آهن بافق در یک تماس تلفنی به ما اعلام کرده بود و قرار بود اسناد آن را بیاورد که نزدیک به یک ماه از آن تماس گذشته و ما همچنان منتظر.
اگر از موضوع کمک های دلبخواهی مدیر عامل شرکت سنگ آهن مرکزی که میزانش آنقدرها که فکر می کردیم نیز نبود، بگذریم و بخواهیم از مجاری قانونی یعنی عوارض تنفیذی حضرت امام(ره) به بافق نیز عملکرد مدیر عامل کنونی شرکت سنگ آهن مرکزی را در پاسخهای زاده رحمانی بررسی کنیم باز می بینیم آقای عسکری در این حدود شش سال و نیم فعالیت پرونده خوبی از خود برای قضاوت حال و آینده بجای نگذاشته بطوری که طبق تصدیق سخنگوی سابق شورای اسلامی شهر بافق _حاضر در همین نشست خبری یعنی آقای محمد عباسی_در زمان همین مدیر
عامل، چهار درصد عوارض به دو درصد کاهش یافته و جالب است بدانید عوارض ناشی از صادرات سنگ نیز حتی یک ریال در زمان این مدیریت به شهرستان پرداخت نگردیده است در حالی که مدیر عامل بومی قبل از عسکری یعنی دکتر یاراحمدی این مبلغ را پرداخت می نموده است.
البته در حاشیه مطلب این را بگویم قصدم از شفاف سازی موضوع عوارض شرکت سنگ آهن زیر سوال بردن اقدامات مثبت آقای عسکری _که با توجه به هزینه ای که بافق در سال ۹۰ برای مدیرشدنش پرداخت باید بسیار بهتر از این می بود _ نیست اما به نظر می رسد اگر وی در دوران مدیریت خود به قانون تمکین نموده و درصدد حذف ۲ درصد عوارض بخاطر خوش آمد بالادستی هایش نبود چه بسا از میزان کمک های خرد و جزیی به مجموعه های مختلف بسیار بیشتر بود.
همینجا این مطلب را در جواب همه کسانی که خواهند گفت ساخت گندله ماندگار در زمان آقای عسکری به همه این پرداخت عوارض و صادرات می ارزد،بگویم که شک نکنید این گندله که به اسم گندله سه چاهون تا نهایی شدن مبلغی بیش از مبلغ منطقی خرج پشت دست بیت المال خواهد گذاشت ، گندله گارگروه مطالبات مردمی کارگران و مردم شهرستان بافق است تا گندله آقای عسکری یا هر شخص دیگر چرا که اگر نبود فشار آن روزهای کارگران و پیگیریهای مدام اعضای این کارگروه بعید است کسانی که حاضر شدند چغارتی را در ازای قباله مدیر عاملی صندوق ورشکسته بازنشستگی فولاد آن هم در بدترین حالت واگذار کنند برنامه جدی کارخانه جوار معدنی در عمل که چه عرض کنم !حتی در فکر داشته باشند، بگذریم که مدیر عامل عزیز می دانست و می داند هرگونه کارخانه جوار معدنی در وهله اول نان خام فروشان سنگ که از دوستان صمیمی وی هستند را آجر می کند و این در قاموس دوستی منفعت طلبانه گناهی نابخشودنی است.
و اما نکته غم انگیز دیگر در پاسخهای زاده رحمانی در این نشست خبری اینکه فرماندار بافق در حالی رسما حاتم بخشی اداره کل راه و شهرسازی استان از جیب بافق به پروژه های شهرستانهای دیگر استان در سالهای گذشته را تایید کرد که دقیقا در همان زمان، هفته و یا روزی نبود که جاده بافق کشته و مصدومی بر جای نگذارد و خانواده ای را در غم از دست دادن عزیزی داغدار نکند و این یعنی اوج بی مسؤلیتی برخی مسؤلین بافق در آن زمان و بی مهری مسؤلین یزدی با سکانداری یک استاندار اردکانی به بافق و انگار نه انگار که این آقایان باید می دانستند چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام تا جایی که شاهدیم هنوز که هنوز است این جاده در پیچ و خم اما و اگر و قیر و قیف و پیمانکار و بستانکار سرگردان است.
ناگفته نماند این نشست خبری حرفهای روشنگر دیگری درباره فولاد بافق،آستانه امامزاده عبدالله،دانشگاه فنی و حرفه ای و … هم داشت که اگر توفیقی شد در یادداشتی دیگر به آن خواهم پرداخت.
محمد علی قاسم زاده بافقی
افرین به شهامت شما که عملکرد اقای عسکری را منعکس کردید امیدوارم عکس العمل طرفداران ایشون گریبانگیر شما نشودگذشت زمان خیانت بعضی مدیران را ثابت میکند در حالی که همه از کمبودسنگ اهن در اینده صحبت میکنیم اقایون برای حفظ جایگاهشون اتیش به معدن زدند وته مانده سنگ موجود رابرای خوش خدمتی اربابانشون از هر طریق ممکن با قطار وکامیون ارسال میکنند