یادنامه فقیه وارسته، مبارز خستگی ناپذیر و شهید امر به معروف و نهی از منکر
شانزدهم فروردین امسال با دوازدهم جمادی الاولی مطابق شده است که مردم بافق می بایست این روز را در یاد و خاطره خود پاس دارند.
آری دوازدهم جمادی الاول سال 1365 هجری قمری ، همان روزی که زمین اعجوبه ای را از دست داد و زمان و صاحب آن (عج) در عزای آن یگانه دوران عزادار شدند.
نامش “محمد تقي است” فرزند “حاج محمد باقر تاجر بافقي” که در سال 1292 هجری قمری در بافق به دنيا آمد.
همان شخصیتی که علامه بزرگوار ،عالم عامل و عارف کامل حضرت آیه الله کاشانی (ره) در وصفش فرمود روزی که حاج شیخ محمد تقی بافقی (ره)را دفن کردند یکی از بزرگان در شب اول دفنش او را در عالم رویا در حالت شادی و شعف فراوان می بیند در حالی که می دانسته است حاج شیخ فوت کرده است لذا به ایشان می گوید : آشیخ! امشب شب اول قبر توست چگونه اینقدر شور و نشاط داری!؟ حاج شیخ در جواب ایشان می فرماید: به محض اینکه نکیر و منکر برای سوال از من آمدند امام صادق (ع) آمد و به آن دو ملک فرمود او را رها کنید او از ماست. بنابراین من آزاد شده امام صادق (ع)هستم.
آری دوازدهم جمادی الاول یادآور شهادت بزرگ مردی از تبار خوبان ، مجاهد نستوه ، آمر به معروف و ناهی از منکرمرحوم حاج شیخ محمد تقی بافقی (ره) است همان شخصیتی که القابی چون سلمان زمان و ابوذر زمان را به او نسبت دادند. همان دلسوخته ای که درد دین داشت و در راه ترویج دین و تبیین امر به معروف و نهی از منکر سیلی ها خورد و شکنجه ها دید و ضربه چکمه های رضاخان را به جان و دل خرید اما دست از دفاع از دین بر نداشت و زن و فرزندان بی حجاب رضاخان را از حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) بیرون کرد.
همان که مراد بسیاری از بزرگان و عرفا از جمله امام خميني (ره) قرار گرفت كه چه در زمان زندگي و دوران تبعيد آن مرحوم و چه بعد از فوت و شهادت، از ايشان ياد و به روان پاكش درود ميفرستادند.
آيت الله شريف رازي(ره) در اين باره ميگويد: بنده به خاطر دارم كه امام خميني (ره) در درس اخلاقي كه در مدرسه فيضيه تدريس ميكرد، هر گاه ميخواست يك مرد مجاهد و يك مؤمن حقيقي را معرفي كند، مرحوم بافقي (ره)را نشان داده و ميفرمود:
هر كس بخواهد در اين عصر مؤمني را زيارت كند و ديدار نمايد كسي كه شياطين تسليم او و به دست او ايمان ميآورند؛ به شهر ري مسافرت كند و بعد از زيارت حضرت عبدالعظيم عليهالسلام مجاهد بافقي (ره)را ببيند .
حضرت امام (ره) خود نیز از مریدان حاج شیخ شده و گاهی در شوق دیدار حاج شیخ که در شهر ری بود به این بیت شعر متوسل می شد
چه خوش بود که برآید ز یک کرشمه دو کار زیارت شه عبدالعظیم و دیدن یار
بافقی دلباخته
مرحوم حاج شیخ محمد تقی بافقی (ره) دارای مقام و منزلت والایی بود و فراوان محضر مبارک امام عصر (عج) می رسید و می فرمود: با استناد به ادله اربعه (کتاب،سنت،اجماع و عقل) راه ملاقات با امام زمان (عج) باز است و علاوه بر آن مهمترین دلیل بر امکان چیزی واقع شدن آن است؛ زیرا ما شاهد هستیم که از زمان شروع غیبت صغری (260 ق) تاکنون هزاران تشرف معتبر اتفاق افتاده که در کتابهای زیادی نقل شده است.
وی همچنین در مورد علی بن مهزیار اهوازی فرمود: “علی ابن مهزیار اهوازی 20 سال از اهواز به مکه رفت تا حضرت ولی عصر امام زمان علیه السلام را زیارت کند ، چرا یک مرتبه و یا یک شب نیمه شعبان به کربلا نیامد تا حضرتش را در کنار قبر جدش حسین بن علی علیه السلام ملاقات نماید ؟ “. {این تعبیر به گونه ای دیگر نیز نقل شده است که حاج شیخ فرمود چرا یک شب نیمه شعبان به کربلا نیامد تا دست او را در دست امام زمان (عج) قرار دهم.}
و همین علاقه و شوق وی به امام زمان (عج)بود که دست به توسعه مسجد مقدس جمکران می زند و آن مسجد را از غربت بیرون می آورد و مردم را به رفتن و نماز خواندن در آن مسجد ترغیب و تشویق می کند و این در حالی بوده که کمتر کسی نامی از مسجد جمکران شنیده بود و همو بود که مسجد را احیاء کرد و روز به روز به رونق آن افزود.
تا قبل از ورود مرحوم بافقي (ره)اين مسجد، متروك بود و چندان به آن توجهي نميشد تا اينكه آن بزرگوار با روح با عظمت و همت مردانه قصد رفتن به آن مسجد و دعوت و تشويق مردم به آن مكان شريف را كرد ، در هر هفته يك مرتبه يا بيشتر، خصوصاًً در شبهاي پنجشنبه و جمعه كه با تحصيل طلاب مزاحمتي نداشت، به آنجا مشرف ميشد و همراه با جمعي از طلاب متدين و پرهيزكار شب را تا صبح بيتوته ميكرد . سپس اقدام به تعمير آنجا و ساختن آب انبار كرد. حتي خود نيز با شوق زيادي كار ميكرد و به قدري در احياء مسجد كوشيد كه تا كنون مردم مرهون اقدام و همت ايشان هستند. اما مع الاسف امروزه کمتر کسی این مساله را می داند و کمتر هم برای زائرین آن مسجد بیان می شود.
مرحوم رازي ميفرمايند:
آيت الله بافقي (ره)از شيفتگان و دلباختگان آن حضرت بود و در تمام شدايد و گرفتاريها ، جز به آن حضرت توسل نميجست و ميفرمود:
غير ممكن است كه كسي درب خانه امام زمان عليهالسلام را بكوبد و در به روي او باز نشود، به ياد دارم كه ميفرمود:
اگر مشكل مهمي براي تان پيش آمد در سحر شب جمعه در جاي خلوتي 70 بار با اين كلمات به محضر امام عصر ارواحنافداه استغاثه كنيد كه بسيار تجربه شده است :
يا فارس الحجاز ادركني، يا اباصالح المهدي ادركني، يا اباالقاسم المهدي ادركني يا صاحبالزمان ادركني، ادركني ادركني و لا تدع عني فاني عاجز ذليل
هم چنين ميفرمود: نماز امام زمان ارواحنافداه در سحر شب جمعه بسيار توسل مؤثري است.
تاسیس حوزه علمیه قم
شاید امروز کمتر کسی باشد که نام مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری (ره)را نشنیده باشد . شخصیتی که غالبا نامش را با تاسیس حوزه علمیه قم قرین می دانند اما چه خوب می شد اگر در کنار نام مرحوم حائری نامی از مرحوم بافقی (ره)هم به میان می آمد و بیان می شد که مرحوم بافقی (ره)بود که این پیشنهاد را به ایشان داد چون در روايات ديده بود كه در آخرالزمان، قم “دارالعلم” خواهد شد، بنابراین تمام فكرش بر اين متمركز بود كه شايد اين امر به دست ايشان انجام گيرد. چرا كه در آن زمان شهر قم مركز رسمي علم نبود و علماي بزرگ قم نيز مجالس مهمي نداشتند. و
مراكز رسمي علم ايران در آن زمان مشهد ، اصفهان ، اراك و تهران بود.
در آن زمان مرحوم “آيت الله العظمي حائري يزدي”، در اراك تشريف داشتند و جمعي از فضلا از محضرش استفاده ميكردند، تا هنگامي كه آن بزرگوار به قصد زيارت حضرت معصومه (س) به شهر قم حركت كردند.
وقتي اين خبر به دانشمندان و بزرگان رسيد و “آيت الله بافقي” هم كه به ايشان نزديك تر و از سايرين بيشتر با ايشان در تماس بود از اين موضوع با خبر شد، اهل قم را براي استقبال از آن بزرگوار تشويق كرد. لذا استقبال شاياني از ايشان به عمل آمد، تا حدي كه جمعيت تا مسير امامزاده سيد جمالالدين (شاهجمال) كه هم اكنون در انتهاي شهر توسعه يافته قم قرار دارد، رسيده بود.
در مجلسي به مرحوم آيت الله حائري يزدي (ره)عرض كرد:
آيا اخباري را كه دربارهي ظهور علم در قم است، قبول داريد؟
ايشان فرمود: البته!
مرحوم بافقي (ره)گفت: آيا نميخواهيد كه اين كار مهم و اساسي به دست شما انجام شود و ساليان دراز در آن شريك باشيد؟
فرمود: چرا!
گفتند: پس چرا تأمل داريد، در همين جا بمانيد و بناي اين اساس را بنيان گذاريد.
فرمودند: بودجه لازم است
مرحوم بافقي (ره)عرض كرد: ما من دابة الا علي الله رزقها . هيچ جنبدهاي نيست مگر آنكه روزي او بر عهده خدا است.
و ظاهراً مرحوم حائری (ره)فرمودند: ابي الله ان يجري الامور الا باسبابها ؛ (خداوند هر كاري را با اسبابش انجام ميدهد)
مجدداً مرحوم بافقي (ره)گفت: هو مسبب الاسباب … ؛ (خدا سبب ساز است …) و بالاخره ايشان را قانع كردند كه در شهر قم بمانند و بناي كانون علم و اساس فضيلت را بگذارند و از آن طرف هم تجار و رجال بازار و گروههاي ديگر مردم قم را تشويق كردند تا به قدر خود كوشش كنند كه اين بار به منزل خود برسد.
پس چه خوب است نام او را نیز در کنار نام مرحوم حائری از بنیانگذاران و موسسین حوزه علمیه قم بدانیم و این جای بسی افتخار است برای شهر بافق که زادگاه این شخصیت عظمی است که نام و یاد بافق را زنده کرد و در جای جای میهن اسلامی ، بافق و بافقی را با نام مرحوم بافقی احترام می کنند.
وفات
سرانجام مرحوم حاج شیخ محمد تقی بافقی (ره)در اثر ظلم رضاخانی به آستان مقدس حضرت عبدالعظیم (ع)در شهر ری تبعید شده و در سال 1365 هجری قمری مسموم شده و در دوازدهم جمادی الاولی در سن 73 سالگی به شهادت رسید و پیکر پاکش بعد از انتقال به قم در حرم کریمه اهل بیت (س) و در مسجد بالا سر به خاک سپرده شد و تا چند سال قبل کسی از محل دفن ایشان خبری نداشت تا اینکه مقام معظم رهبری حضرت آیه الله خامنه ای (مد ظله العالی)در یکی از سفرهای خود به شهر مقدس قم مزار وی را مشخص کرده و دستور می دهند نام ایشان را روی ستگ حک کنند که از آن روز ،هر روز بر سیل مشتاقان و زائرین او افزوده می شود.
چند سوال بی جواب!
آیا شایسته نیست که در سالروز شهادتش تابلوها و بنرهای مفصلی در سطح شهر نصب شود؟
آیا شایسته نیست که مراسمی مفصل و با تبلیغات گسترده برای ایشان برگزار شود و مردم را جهت شرکت در آن تشویق و ترغیب کنند؟
آیا شایسته نیست که مسئولین بافق با مسئولین حرم مطهر کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (س) رایزنی کرده و سنگ قبری زیبا و بلند بر مزار وی در کنار علمای دیگر نصب کنند تا قبر ایشان از غربت به در آید؟
آیا شایسته نیست که با مسئولین مسجد مقدس جمکران هماهنگی کرده و تاریخچه احیاء مسجد توسط مرحوم بافقی (ره) را در آن مسجد نصب کنند؟
آیا شایسته نیست که منزل او در شهر مقدس قم را بیابند و مانند بیوت سایر بزرگان چون حاج شیخ عباس قمی ، مرحوم بهاءالدینی و … آن را محل بازدید مردم قرار دهند تا بدینوسیله یاد او در خاطره ها جا بگیرد؟
و ده ها سوال دیگر که همت مسئولین بافقی را می طلبد تا به آنها پاسخ داده شود.
به امید روزی که به همت مردم و مسئولین بافق یاد و خاطره این مجتهد مبارز و شهید امر به معروف و نهی از منکر زنده شده و هر سال در روز شهادت این فقیه وارسته مراسمی در خور شان او گرفته شود .
والسلام علیه یوم ولد و یوم استشهد و یوم یبعث حیا
سید عباس حسینی باقرآبادی
كاش از اين مردها هنوز هم در بافق بود يكي داشت تازه پا ميگرفت كه سريع سرنگونش كردن (دكتر ياراحمدي) ولي جاش درون دل ماست