انتخابات ….انتخابات…..انتخابات….
به نظر چاکر ، دو دسته دوست ندارند در انتخابات شرکت کنند..
یکدسته که معاند و پیرو شبکه های مخالف نظامند
دسته دیگر از روش اجرایی نظام ناراضیند و روشهای پیش رو را غیر علمی ، غیر منطقی و غیر اصول فرهنگ ملی میدانند ولی معاند نیستند…
آیا عدم شرکت آنها در انتخابات میتواند موثر باشد؟؟
باید دید شرکت نکردن چه عارضه ای به بار خواهد آورد.و شرکت کردن با رای سفید چه عارضه ای….
– شرکت نکردن، اصل نظام را زیر سوال میبرد. و امنیت کشور را بمخاطره میاندازد. و عملا ناخواسته در صف معاندین قرار گرفته که دون شأن مخالفین است…
– شرکت کردن با دادن رای سفید نشانه پذیرش اصل نظام است ولی نقش خود را در مدیریت و رهبری آتیه کشور حذف می کنند(یعنی خود را از مسولیت در مدیریت کشور برحذر میدارند)…
– اعتراض این دسته از افراد در روش اجرای اصول قانون اساسی است…
چرا که دست اندرکاران انتخابات را با تنگ نظری و دید انقباضی به اصول قانون اساسی میپندارند واین خود زمینه اعتراض را فراهم میکند..
بحق باید گفت مدیران راهبردی کشور باید نگاه جامعتری به جمهوریت نظام داشته باشند
بهمان اندازه که به اسلامیت نظام توجه دارند و از کارشناسان دینی (در حوزه) استفاده میکنند به کارشناسان امور اجتماعی و فرهنگ ملی هم (در دانشگاهها) توجه عملی داشته باشند.
باید جمهوریت نظام پر رنگ شود و به معترضان نظام *در امور فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی* با نظر خودی نگاه کردتا اصل عدالت بر قرار گردد.
– بی عدالتی ها سبب رنجش خاطر خیل عظیمی از جامعه کشور بخصوص صاحبان علم و تجربه میشود.
در هر صورت به نظر میرسد شرکت در انتخابات (چه با انتخاب چه با رای سفید) راهکار مناسبتری برای حفظ مملکت و مردم از دید (عرف و شرع) باشد تا بشکل معاند برخورد کردن…
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بگشاییم و طرحی نو در اندازیم
(سید محمد میرغنی زاده)