دختری که زود رفت؛ زنی که زود برگشت (1)
نسل امروز جامعه ما، نسل گذار است؛ گذار از دنیای اعتقاد به سنتها –که در آن همه حول آداب و رسوم گذشتگان به یک سبک زندگی پایدار رسیده بودند- به دنیایی که در آن کمکم آداب و رسوم رنگ میبازند و در آن هر کس خود را مجاز میداند که سبک زندگی و آداب مخصوص خود را داشته باشد.
روزگاری نه چندان دور، زندگی همه مردمان در یک جامعه روستایی یا شهری در یک سطح و اندازه بود. دنیای آدمها به همان محدوده جغرافیایی روستا یا شهر ختم میشد و از این رو، باورها، آرمانها، ارزشها و آرزوهای مردم در همان حیطه باقی میماند؛ درنتیجه، سبک زندگی در این جوامع در طی دههها و سدهها ثابت و بیتغییر باقی میماند.
در چنین جامعهای آرزو و بلندپروازی پسر خانواده به این ختم میشد که یک زندگی در سطح زندگی پدر بسازد. بنابراین، مراحل لازم برای طی فرایند ازدواج بسیار ساده بود: تنها کافی بود خانهای در گوشهای از زمین خدا بسازد تا آماده ازدواج شود. از طرف دیگر، دختر هم کافی بود چند قلم از وسائل اولیه زندگی مانند حصیر و… را تهیه کند تا بتواند زندگی با شوی خود را آغاز کند. با همین مقدمات ساده، ازدواج سر میگرفت. پس از آن هم زن و شوهر درگیر روزمرگیهای مخصوص آن دوران شده و گذران زندگی میکردند. از این پس، آرزوهای این زوج همانند گذشتگان شامل بزرگشدن و ازدواج فرزندان و امثال آن میشد. آنها برای آینده خود هیچ برنامه ساختارشکنانهای نداشتند و بنابراین هیچگاه سکون و ثبات زندگی آنها هم خدشهدار نمیشد. در این شرایط، جامعه تنها بر پایه بلوغ جنسی دختر و پسر و بدون هیچگونه نگرانی قادر به فراهمآوردن شرایط زندگی مشترک برای آن دو بود.
امروز، اما جامعه ما با شتاب از این دنیای سنتی دور میشود؛ پیشرفت شگفتانگیز فناوری در سده گذشته و نفوذ آن به زندگی مردم، توازن زندگی آدمها را به هم زده است. برخلاف گذشته، دیگر تنها گزینه پیش روی پسر خانواده، پیروی از سبک زندگی پدر نیست؛ او میتواند با سرمایه خود، روشی مختص خود برای زندگی مشترک برگزیند. به عبارتی، امروز به تعداد آدمها روش و سبک زندگی وجود دارد.
این اختلاف در رفتار مردم زمانی تشدید میشود که پای رسانههای جمعی (بخصوص شبکههای تلویزیونی و از بین آنها شبکههای ماهوارهای) به میان میآید. تلویزیون ما را با انواع و اقسام آدمها در سراسر دنیا آشنا کرده و به ما نشان میدهد که دنیا به چند کوه و دشت و صحرای اطرافمان ختم نمیشود. آشنایی با این دنیای فراتر از تصور، آدمها را کمکم مجاب به تغییر پوشش، نگرش، آرمانها، ارزشها، رفتار و زندگی میکند. نتیجه اینکه اعتقاد به سنتهای گذشتگان کمرنگ شده و به جای آن اعتقادات شخصی قرار میگیرد و این یعنی اینکه هر کس خود را مجاز میداند خواستههای خود را به خانواده تحمیل کند. آیا در این جامعه میتوان تنها با تکیه بر بلوغ جنسی، دختر و پسر را راهی خانه بخت کرد؟ آیا این خانه، خانه خوشبختی خواهد بود؟
ادامه دارد…
عباس عسکری