اعتصاب آری یا نه ؟
اکنون که بیست روز از شروع اعتصاب کارگران در شرکت سنگ آهن گذشته، پرسش فراروی کارگران و فعالان سیاسی و اجتماعی بافق این است که این روند ادامه یابد و اعتصاب به قوت خود باقی باشد یا خیر؟
هم موافقان و هم مخالفان این اعتصاب حرف هایی دارند و استدلال هایی. البته موضع موافقان ادامه اعتصاب قوی تر است و در این میان، مخصوصاً طیفی از کارگران بسیار خشمگینند و اصرار دولتمردان بر بی توجهی به این قضیه ، باعث تقویت جناح آنان شده است و هرآینه بیم غلبه آنان بر کل جریان هست و اگر به موقع تدبیر نشود و علاج نگردد گره ای که هنوز هم می شود با دست گشود به دندان هم باز نخواهد شد.
در حال حاضر طیفی از کارگران که شدیداً از رفتار دولتی ها و عدم توجه آنان به خواسته هایشان به خشم آمده اند، در این قضیه میدان داری می کنند. دلیل این امر، ریشه در بی اعتمادی بسیار زیاد مردم و کارگران به قول های سیاسی و عدم قبول وعده های آنان دارد که این مسئله نیز به نوبه خود ناشی از تجربه تاریخی مردم بافق در 25 سال گذشته است که در سه دولت قبلی دهها وعده ی وفا نشده از سوی دولتی ها همچنان بر زمین بی عملی مانده است.
اما عمده دلیل کسانی که نه طور آشکار ( چون از خشم کارگران ابا دارند) از شکستن اعتصاب طرفداری می کنند این است که باید با قدرت نرم و با زبان خوش و بر اساس اصول مشخص و در چارچوب های شناخته شده پیش رفت. آنها می گویند ممکن است تندروی باعث رم دادن سرمایه و سرمایه داران _ که طبق عرف جهانی بسیار ترسو است _ شود. بنابراین نباید حرکات تند و تیز انجام داد. دلیل دیگر آنان برای دست برداشتن از اعتصاب این است که ممکن است نتوانیم با اعتصاب به خواسته های خود برسیم و در آن صورت از تفنگ اعتراضی مان، صدایی و دودی درآمده اما نه شلیکی شده و نه اثری داشته است.
در حال حاضر به نظر می رسد بخشی از طرفداران دولت تدبیر و امید از این نظر حمایت می کنند. در این میان حملات تند جناح اصولگرا و طعنه های آنان در بی تدبیری دولت هم در این ماجرا بی تاثیر نیست. هر چه نباشد فروش و واگذاری 28% سهام شرکت سنگ آهن به بخش خصوصی _ که برای بافق حیثیتی است _ در این دولت انجام شده است. پس طبیعی است که نوک پیکان حمله جناح مخالف به سمت دولت گرفته شود. جالب اینجاست که بی محلی مسئولان سیاسی و اقتصادی دولت به اعتصاب، به جای اینکه موجب رفع معضل شود، باعث کورتر شدن گره شده است.
نگرانی دیگر طرفداران دولت از خدشه وارد آمدن به جایگاه و شخصیت مدیرعامل شرکت سنگ آهن است که معتقدند خدمات ارزنده و کارهای مهم زیربنایی زیادی برای بافق انجام داده است و ممکن است عده ای از این مشکل، فرصتی برای تصفیه حساب های فکری بجویند.
اما مهمترین دلیل موافقان ادامه اعتصاب همانطور که بیان کردم در بی اعتمادی عمیق آنان به وعده های مسئولان نهفته است که نمی توان به راحتی استدلال آنان را نادیده گرفت و همین موجب تقویت این نظر شده است. در حال حاضر تقریباً اکثر بافقی ها با این کار موافقند.
همانطور که قبلاً هم نوشته ام راه حل های خوبی از سوی فعالان اجتماعی بافق ارائه شده است. اما برای جلوگیری از انشقاق و هدر رفتن توانایی های هر دو گروه موافق و مخالف اعتصاب، این سه پیشنهاد به نظر من می رسد.
اول: آنکه هرچه سریعتر نسبت به رسمیت بخشیدن به گروه پیشنهادی و مشورتی از سوی کارگران، نماینده امام جمعه، نماینده فرماندار، نماینده شورای شهر، نماینده استاندار و نماینده ی وکیل ما در مجلس شورای اسلامی و نماینده مدیر عامل شرکت اقدام گردد.
مشکلی که ممکن است در این میان رخ نماید عدم موافقت و پایبندی همه ی اعضا به مصوبات این کار گروه است. پیشنهاد مشخص من، تمرکز بر خواسته اصلی اعتصابیون است که لغو هرگونه واگذاری شرکت سنگ آهن تا زمان ایجاد تاسیسات و زیرساخت های صنعتی در جوار چغارت را شامل می شود.
دوم : دولت برای آنکه حسن نیت خود را _ که بشدت در نزد افکار عمومی شهر مخدوش شده است _ نشان دهد و چراغ سبزی برای شروع کار مجدد شرکت باشد در گام اول واگذاری 71% از سهام شرکت سنگ آهن به صندوق بازنشستگی فولاد به دلیل رد دیون را لغو و این صندوق را در 20 یا نهایتاً 30% سهام شرکت مشارکت دهد و در صورت انجام تعهد صندوق برای ایجاد زیرساختهای صنعتی و راه اندازی چرخه فولاد در بافق به ازای کار انجام شده، هر سال درصدی به سهم صندوق بیفزاید تا به 71% فعلی برسد.
سوم: درخصوص درخواست دوم کارگران برای لغو فروش 28% سهام شرکت به فولاد خوزستان هم پیشنهادی که به ذهن من می رسد این است که در منطقه بافق چندین معدن دست نخورده و بازگشایی نشده وجود دارد. می توان با تدبیر نسبت به واگذاری آنان در بورس اقدام کرد تا بخش خصوصی با حضور در منطقه و سرمایه گذاری در آن، هم در حل بخشی از مشکل آب شهرستان سهیم شود و هم با آوردن امکانات سرمایه ای و زیرساختی موجب رونق بخش اشتغال شود و هم با پرداخت عوارض زیست محیطی و مالیات های مربوط به آبادی و توسعه بافق کمکی نماید. بی تردید هیچ بافقی از این امر ناراحت نخواهد شد که مثلاً با حل مشکل مالکیت ذخایر دست نخورده منطقه D19 شاهد ساخت جاده و ورود صدها دستگاه ماشین آلات حفاری و معدنی و ایجاد تاسیسات خردایش و فرآوری و تاسیس شهرکی رفاهی برای کارگران و مهندسان معدن D19 در دل کویر ایران باشند یا اینکه در کنار شهرک آهنشهر و هتل پرستاره نیکان و شهربازی، شهرک تفریحی یا هتل یا شهر بازی جدیدی از طرف بخش خصوصی هم دایر شود و مهمتر از همه اینکه زمینه اشتغال چند هزار نفر دیگر از سوی بخش خصوصی فراهم گردد. درست همان کاری که شرکت شرکت سنگ آهن مرکزی ایران برای بافق انجام داده است.
محمد علی پورفلاح
باسلام
از همین الان خودمان برای از دست دادن دیگر معادنمون نقشه نکشیم!!