از زنگ-فرار تا رنگ-فرار

دسته: عمومی
بدون دیدگاه
جمعه - 27 آبان 1401


از زنگ-فرار تا رنگ-فرار

همه میدانیم حرف آنکه دنبال حق و حقیقت است، عمل آنکه بدنبال مطالبه و اعتراض است، با آنکه به دنبال خرابکاری و بازیگریست، تفاوت دارد.
حتما یادتان هست، شیطنتهای قدیم بعضی بچه ها، در مسیر برگشت از مدرسه به خانه که گاها زنگ منازلی را میزدند و فرار میکردند. گاها آن صاحب خانه ای که عکس العمل سنجیده ای نداشت، محل رجوع مجدد این بچه ها میشد و اینگونه باز زنگ و باز فرار، پرواضح بود که منطق و حرفی برای گفتن نبود، که اگر بود فراری نبود. خلاصه دوران زنگ زدن و اینها گذشت، آن بچه ها هم سرعقل آمدند.
اما این روزها گوشه کنار والبته محدود در شهر اتفاقاتی نه با زنگ که با رنگ رخ میدهد، با همان مدل زنگ-فرار؛ مدلی که حرفی پرمغز و جان، ایده ای برای بیان، جمعی برای عیان، حامل روش جوانمردان، در چنته ندارد.
انقلاب اسلامی در حال پیش رفتن است که اگر پیش نمیرفت و عقب افتاده بود نیازی به رو شدن حرکاتی چون رنگ-فرار با تحریکهای بیرون، نبود.
مدل رنگ-فرار با هدفی جز به هم ریختن افکار تمدن اسلامی جلو نیامده، صاحبان این مدل، بزرگترین حرفشان بیانگر پستترین جایگاه انسان یعنی زندگی حیوانی است. اینان زندگی با زنان را با شرط آزادی تا دریدن جایگاه زنان و مردان میخواهند در حالی که این گفتمان توانی در مواجهه با گفتمان زن-عفت- افتخار در زندگی با تمدن اسلامی را ندارد. این است که رو به رنگ پاشی بر چهره نقاشی شده آن قهرمان ملی و تاریخی نموده، ثابت میکنند که شکست خورده اند و بی توان و درمانده. البته اینان یادشان رفته که سعدی در وصف جوانمردان سروده که:
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز مرده آن است که نامش به نکوئی نبرند
حاج قاسم با محبت، عشق و جانفشانی که برای ملت و اسلام کرد، رسید بجایی که امثال شما نمیتوانند تحمل کنند، او رسیده به جائی که پیر و جوان ایرانی ، احزاب مختلف و اقشار متعدد، زن و مرد، به احترامش ایستادند و با مکتبش اخت گرفتند، بنابراین بدان رنگ پاشی تو از این عشق کم نخواهد کرد، بلکه نشان میدهد که از کجا میسوزی، همین. پس بدان که این صاحب خانه قرار نیست با زنگی که میزنی و بیقرار فرار میکنی به بازیت وارد شود. چراکه تفاوت است بین آنکه اعتراض دارد، مردانه و آزاداندیشانه مطالبه میکند، با آنکه موجبات بهم ریختن آرامش روانی مردم را فراهم کرده ، با اعمالش از شکست فکری خود، فریاد میزند.
بگذریم که این روزها هم میگذرد و همان طور که بر تاریخ حک شد که سردار رشید اسلام در ساعت 1:20 چگونه ناجوانمردانه اما با افتخار پرکشید، حک خواهد شد که کوته فکرانی بودند که حتی تحمل دیدن چهره او بر تارک شهر را هم نداشتند.

والعاقبه للمتقین
محمد مهدی علیزاده فلاح


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۱۶۹
برچسب ها:

You cannot copy content of this page